سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گزارش ایسنا از وضعیت کارگران نانوایی در شیراز

ارسال  شده توسط  سیمرغ در 87/11/6 10:30 صبح

همه ما در طول عمر حتماً در صف نانوائی ایستاده و مردان سفید پوش و پرجنب و جوش آن نظرمان را جلب کرده است که چگونه حرارت و گرمای تنور نانوایی را تحمل می‌کنند؟

 هر صبح قبل از ساعت 5 کار در نانوایی شروع می‌شود. گرم کردن تنور و آماده سازی خمیر مقدمات کار روزانه در هر نانوایی است.

ساعتی را به عنوان خبرنگار و با اجازه نانوا، وارد یک نانوایی در شیراز شدم تا شرایط کار را بهتر درک کنم. واقعاً حرارت تنور در فصل سرما هم برای من قابل تحمل نبود؛ علاوه بر آن میزان گرد و غبار پراکنده شده در هوا ناشی از جابجایی آرد هم آزار دهنده است که البته گاهی همین گرد و غبار، خارش آور و حساسیت زاست.

 

سر گفت‌وگو را با «حمید» کارگر 30 ساله همین نانوایی باز کردم؛ او که از 18 سالگی در نانوایی کار می کند گفت: حدود 13 سال است که صبح‌ها ساعت 5 صبح ، خانه را به قصد نانوایی ترک می‌کنم تا تنور را گرم و خمیر را آماده کنم.

حمید ادامه داد:هر روز بیشتر از 600 کیلو آرد را خمیر کرده و علاوه بر این چانه‌گیری هم می‌کنم ؛ یعنی یک تشت 20 کیلویی خمیر را به قطعات200 گرمی تبدیل می‌کنم.

او در پاسخ به این سؤال که حرارت تنور نانوایی را چگونه تحمل می‌کنید؟ گفت: می گویند! «نانوایی در بین دیگر شغل‌ها حرمت دارد». به عشق پخت برکت سفره‌های مردم حرارت آتش تنور را تحمل می کنیم تا خدا آتش خشمش را از ما بگرداند!

این کارگر نانوایی ادامه می‌دهد: در هر روز از ساعت 5 تا 20 بین 13 تا 15 ساعت کار می کنیم در حالی که فقط 2 ساعت ، وقت استراحت و نماز داریم.

وی با بیان این که با حداقل حقوق و مزایا، در بدترین شرایط زندگی به سر می بریم خاطرنشان می‌کند: هر نانوایی در هر ماه فقط 3 روز تعطیل است. این در حالی است که ما برای این 3 روز تعطیلی، حقوقی دریافت نمی‌کنیم و از طرفی مرخصی هم نداریم.

این جوان شیرازی اضافه کرد: به غیر از 3 روز تعطیلی، در هر شرایطی مجبوریم سر کار حاضر شویم و در تعطیلی‌های عمومی مثل جمعه و ایام نوروز و یا ایام عزاداری‌ها هم تعطیل نمی‌شویم.

وی می‌افزاید: نانوایی‌ها به دو صورت حقوق کارگران را حساب می‌کنند؛ یا براساس میزان پخت روزانه و یا براساس حداقل حقوق تعیین شده وزارت کار. اما در هر دو صورت هیچ گونه مزایایی مثل اضافه کاری و حق اولاد و بن و غیره به کارگران نانوایی تعلق نمی‌گیرد.

وی با بیان این که کارگران نانوایی محروم‌ترین اقشار جامعه هستند،  می‌گوید: هیچ امنیت شغلی نداریم؛ هرگاه مالک نانوایی اراده کند، می‌تواند کارگر خود را با حداقل حقوق اخراج کند و ما هیچ جایی هم برای دفاع وجود ندارد!

به گفته حمید، وجود حرارت زیاد و آلودگی محیط کار، ناشی از پراکندگی گرد و غبار در هوا، امنیت جانی کارگران نانوایی را هم با خطر روبرو می‌کند.

وی می‌افزاید: گاهی حرارت هوا به خصوص در فصل تابستان به حدی بالا می‌رود که ظرف 2 تا 3 ماه، وزن بدن کارگران نصف می‌شود و از طرفی گاهی مجبوریم روی خمیرها و چانه‌های نان آرد بپاشیم و یا به هنگام خمیر کردن، گرد‌های آرد در هوا پراکنده شده که پس از چند سال اکثر کارگران نانوایی با مشکل تنفس و بیماری‌های ریه روبرو می شوند.

حمید خاطرنشان می‌کند: گاهی با هزار و یک تلاش موفق می شویم، وامی یک میلیونی را از صندوق قرض الحسنه یا بانکی دست و پا کنیم؛ اما بانک‌ها و عوامل پرداخت وام هیچ کدام از کارگران نانوایی را به عنوان ضامن وام قبول نمی کنند. ما هم کسی را نمی شناسیم که کارمند رسمی اداره‌ یا مالک مغازه‌ای باشد و ضمانت ما را در بانک قبول کند.

وی تأمین مسکن را از ضروریات جدی کارگران نانوایی‌ها می‌داند و  می‌گوید: چندین سال قبل شهرک خبازان در جنوب شیراز برای واگذاری به کارگران نانوایی و نانواها آماده سازی شد اما تا الآن کارگر نانوایی سراغ ندارم که توانسته باشد در این شهرک زمینی بگیرد!

حمید مدعی شد در حالی که برای واگذاری این اراضی شرایطی مثل چندین سال سابقه کار در نانوایی اعلام شده بود، اما تعداد قابل توجهی از اراضی به برخی از بانوان یا افراد غیر شاغل در نانوایی ها واگذار شده است!

وی ادامه داد: در کنار همه این مشکلات، باید مسایل خانوادگی را هم اضافه کرد. گاهی مواقع آن قدر خسته به خانه می‌رسم که حتی قادر به خوردن شام هم نیستم ؛ چه برسد به این که بخواهم با همسر نو عروسم یک سریال تلویزیونی ببینم.

او افزود: همکاران قدیمی‌تر را می‌بینم که آرزو دارند؛ یک روز به مدرسه فرزندانشان سری بزنند و از وضعیت درسی پسر یا دخترشان مطلع شوند.

این کارگر نانوایی که بزرگترین آرزوی خود را زیارت مکه و کربلا دانست خاطرنشان می‌کند: حرمت شغل نانوایی مثل خواندن نماز است که انسان را از رفتار زشت باز می دارد. نانوایان و کارگران نانوایی به حرمت شغلشان، با وضو و طهارت وارد نانوایی می شوند.

او معتقد است در صورتی که کارگر نانوایی برخی رفتارهای ناپسند را از خود بروز دهد، نان و برکت سفره های مردم را آلوده کرده است.

حمید می‌افزاید: گاهی دیده‌اید! مردم حتی برای یک تکه کوچک نان هم حرمت قائل اند. آن را از زمین بر می‌دارند، می بوسند و کناری می‌گذارند. این حرمت برای هیچ چیز جز قرآن و نان در فرهنگ ما وجود ندارد. بنابراین همین باعث می‌شود که خود را از رفتار و برخورد زشت دور نگه داریم.

از این کارگر نانوایی خداحافظی می‌کنم و با یک مقام آگاه بهداشتی در شیراز تماس می‌گیرم، باورم نمی‌شود که کارگران نانوایی امنیت جانی ندارند، این مقام بهداشتی اما با تأیید سخنان کارگر نانوایی می‌گوید: کارگران نانوایی در روز سه نوبت و در هر نوبت بیش از سه ساعت مشغول به کار هستند و با حرارت تماس نزدیک دارند، لذا طبیعی است که زیان‌هایی از این راه به آنها وارد شود.

وی در بیان زیان‌های حاصله از کار و فعالیت مدام در نانوایی می‌گوید: زیان حاصله از حرارت بالا بر روی پوست و چشم و خسارت سلولی بر اثر حرارت بالا که منجر به پیدایش سلول سرطانی می‌شود از جمله مخاطرات کار در نانوایی است.

به گزارش ایسنا، نانی که هر روز برکت سفره اهل خانه است حاصل دسترنج کارگرانی است که اگر حتی یک ساعتی به هر دلیل نان پخت نکنند حقوق ندارند، کارگرانی که در معرض ابتلا به سرطان هستند اما حتی جرأت رفتن به یک مسافرت کوتاه را هم ندارند که اگر قصد زیارت هم کنند باید قید حقوق روزانه را بزنند و البته چه بسا مدیرانی که وقتی عازم زیارت هستند حقوقشان که محفوظ است هیچ، کمک هزینه مسافرت هم دریافت می‌کنند تا سفره نانشان خالی از برکت نشود!


بایدها و نبایدهای فرهنگ عاشورا

ارسال  شده توسط  سیمرغ در 87/10/10 12:34 صبح

 

 

بایدها و نبایدهای فرهنگ عاشورا

سعید نظری....................................

قیام تاریخی امام حسین در عاشورای محرم الحرام سال 61 هجری قمری ، به واقع مهمترین عامل پویایی شیعی و اسلامی در تمامی سالیان پس از آن است.

این رویداد تاریخ ساز را بایستی اوج جریان دینی در تمام طول تاریخ دانست. چه اینکه عاشورا مکملی برای حرکت نوح در ساخت کشتی نجات، پایان بخشی برای تلاش ابراهیم در ساخت کعبه برای استقرار وحدانیت روی زمین خاکی، پاسخی به لبیک اسماعیل ذبیح الله آن زمان که گلو به کارد خداپرستی پدر سپرد، مینیاتوری از صبر ایوب، مدلی از مدیریت بی نظیر یوسف، همراهی با موسی در وادی مقدس طوی، کمکی به عیسای مسیح در شفای بیماران، مویدی بر خاتمیت محمد، نمادی از شجاعت علی، الگویی از معصومیت فاطمه زهرا و تابلویی از مظلومیت حسن است.

از این منظر عاشورا نه یک رویداد و حادثه تاریخی بلکه یک جریان برجسته خداپرستی و وحدانیت است که تمام تاریخ بشریت قبل و بعد از آن را متاثر کرده است.

اگر چه شیعیان جهان در اقلیت هستند که حتی از نظر جمعیت با بسیاری از نحله های فکری غیر دینی قابل مقایسه نیست؛ اما نمی توان جریانی را در طول تاریخ یافت که توانسته باشد به اندازه قیام عاشورا بر جامعه جهانی تاثیر گذارده باشد.

تقریبا همه مورخان شیعی و اهل سنت و حتی غیر مسلمان،  واقعه کربلا  را روایت کرده و جای هیچ تردیدی در وقوع  آن نیست؛ بنابراین لازم است نیم نگاهی به 3 جریان متاثر از این حادثه داشته باشیم.

1- نخستین جریان متاثر از قیام کربلا ، سعی می کند با بیان روایتی بعضا تحریف شده ، عاشورا را در ذهن مخاطب خود از هدف واقعی خود دور سازد.

این جریان با حذف شرایط تاریخی زمان وقوع این حادثه و تلاش بنی امیه برای اسلام زدایی ، سعی می کند قیام خامس آل عبا را نوعی مبارزه برای دستیابی به قدرت تلقی کند.

این گروه فکری ، امام حسین را به اشتباه در محاسبات خود متهم می کند ؛ تا بر اقدامات عوامل بنی امیه در این رویداد تاریخی سرپوش گذارد.

پاسخ گویی به شبهات این جریان فکری نیازمند فرصت مناسبی است ؛ که در آینده به آن خواهیم پرداخت.

2- جریان دوم را روشنفکرانی به رهبری اهل بیت و ائمه پس از امام حسین تشکیل می دهند ؛ که با بررسی همه جانبه شرایط تاریخی معاصر با زندگانی امام شهید و بدون هرگونه تعصب ، نگرشی واقع گرایانه به حادثه عاشورا و قیام امام حسین داشته و آن را حرکتی آزادی خواهانه مبتنی بر آموزه های دینی می دانند.

این دسته که حتی غیر مسلمانانی چون گاندی رهبر فقید هند را شامل می شود، با تمجید از حرکت تاریخی سومین پیشوای شیعیان ، آن را الگوی آزادگی و آزادمردی و مبارزه بر سر عقیده می دانند.

از این منظر واقعه کربلا در اوج شکوه عشق بازی با خدا و ایثارگری برای نجات بشریت از دسیسه های خودساخته حاکمان وقت است.

3- جریان سوم ، اما جریانی متعصب و عوام گراست. این جریان اگرچه خود را عاشقان واقعی فرزند رسول الله می داند اما از پذیرش و درک پیام واقعی عاشورا عاجز مانده و سعی می کند با اسطوره سازی و ماورایی جلوه دادن واقعه کربلا ، به نوعی افکار عمومی را به خود جلب کند.

این گروه هم همچون جریان اول، حادثه عاشورا را جنگی تعریف می کند که بر سر دستیابی به آب رخ داده و خانواده یک رهبری دینی ، زندگی خود و نزدیکانش را در جنگ آب و در زمینی به نام نینوا می بازد.

این جریان از حماسه سازان عاشورا ، اسطوره سازی می کند و پای اجنه و فرنگی و حیوانات را به کربلا برای کمک رسانی به امام حسین باز می کند؛ که مثلا ضعفر جنی و لشگریانش ، سیاح فرنگی و شیر بیشه به کمک حسین شتافتند؛ اما امام شیعیان، مرگ را به کمک آنها ترجیح داده و بی مهابا خود و خانواده اش را به کشتنی بس غریب داد.   

این نوع نگرش افراطی و اسطوره ساز که معمولا در طبقه عوام رواج دارد؛ به شدت حادثه کربلا را تظلم بار توصیف کرده و اشعار، مضامین و داستان های سخیفی را به قهرمانان نی نوا منسوب می کنند؛ که مثلا علمدار در کربلا یکصد هزار نفر از لشگریان اشقیا را از پای درآورد تا به فرات رسید. در حالی که این بیان غیر واقعی و غیر منطقی است.

این مبنای فکری که عمدتا هم در ایران رواج دارد؛ بیش از هرچیز مردم را از شناخت اهداف و علل اصلی قیام امام حسین دور می سازد و بدین سبب، تهدیدی جدی برای پویایی جنبش شیعه به شمار می آورد.

اهداف رفیعی چون «آزادگی» و «اصلاح اجتماعی» و «تلاش برای پایندگی حاکمیت دین خدا»  در پس اقدامات واهی چنین طیفی ، رنگ می بازد و رسومی محلی و سنتی بومی مبتنی بر خرافات را در ذهن مخاطب تصویر می سازد.   

در مقابل چنین شرایطی، جریان روشنفکری، احساس خطر کرده و نسبت به بروز آن بارها هشدار داده است.

طبیعی است که این نوع تفکر که از در دوستی هم وارد شده ، از جریان اول خطرناک تر باشد؛ که یک دشمن دانا به از هزار دوست نادان.

در چنین شرایطی ، مراقبت و ترویج تفکر ناب حسینی ضرورتی انکارناپذیر برای همه روشنفکران و مصلحان اجتماعی است؛ اما در این مراقبت بایستی به جوشش اجتماعی قیام عاشورا هم توجه کرد.

از منظر جامعه شناسی، آنچه تاکنون باعث جاودانگی قیام عاشورا شده، جوشش اجتماعی و مردمی است که بدون دخالت دولتها و حاکمان  در طول 1400 سال در قالب دسته جات ، هیئات و تکایا و با الهام از شعر و داستان و هنر به جاودانگی آن دامن زده است.

این جوشش و پویایی اجتماعی فرصت مغتنمی است که نبایست از آن غافل شد؛ بلکه باید آن را به دیگر شئون اجتماعی تعمیم داد.

پیروزی جمهوری اسلامی در 8 سال جنگ با ارتش مجهز عراق ، نمونه بارزی از تعمیم موفق جوشش اجتماعی متاثر از قیام عاشوراست.

بنابراین برای دستیابی به اهداف تعریف شده حسین بن علی در قیام عاشورا، توجه به ابعاد این جوشش و پویایی اجتماعی و شناخت دقیق آن ضروری است.


اقتصاد عنکبوتی

ارسال  شده توسط  سیمرغ در 87/10/8 9:45 صبح

اقتصاد عنکبوتی

سعید نظری ....................................................................

«چرا به رغم کاهش جهانی قیمت نفت، ارز و طلا، باز هم بازار ایران در برابر کاهش قیمت ها مقاومت می کند؟»

این سوالی است که این روزها، ذهن بسیاری از شهروندان را به خود مشغول کرده و به دنبال پاسخی برای آن می گردند.

برخی از شهروندان در پاسخ به این سوال، نابسامانی و بیماری شدید اقتصاد ایران را عامل اصلی این مقاومت بازار می دانند! اما واقعا این نابسامانی و بیماری شدید از کجا ناشی می شود؟ نگارنده در این مقال تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد.

1-مهمترین عامل در ضعف ساختارهای اقتصادی ایران، دخالت بیش از حد دولت در امور است. این دخالت های سیستم دولتی در اقتصاد ایران در حالی صورت می گیرد، که اقدامات سیستم دولتی، خارج از هر گونه نظارت و ارزیابی است.

اصولا اقتصادهای دولتی به تارهای عنکبوتی تشبیه می شوند؛ که اولا در ساخت آنها هیچ قاعده ای وجود ندارد و عنکبوت بر اساس سلیقه و با تراوشات دهنی خود، تاری را می بافد که فقط مرگ را برای دیگران به ارمغان می آورد. اما در عین حال این تارهای مرگ آور ، سست و ناپایدارند و با بادی از هم فرو پاشیده می شوند.

 

 

2-شفاف نبودن قوانین اقتصادی کشور در حوزه سرمایه گذاری ، گمرکات، بانک، بیمه و مالیات و عوارض و .... از دیگر عوامل نابسامانی اقتصاد ایران است . تصویب پی در پی قوانین دست و پا گیر در مجلس شورای اسلامی و برخی شوراهای هم عرض در کشور بر شدت تاثیر این قوانین در هرج و مرج اقتصادی کشور می افزاید، اما نکته مهمتر اینکه این تصویب پی در پی قوانین در حالی صورت می گیرد؛ که هیچ گونه حذف قوانین قبلی را شاهد نیستیم و بعضا قوانین علیه یکدیگر به تصویب می رسند.

3-پرداخت بی حساب و کتاب یارانه به بخش های مختلف را نباید از نظر دور داشت. اگر چه در شرایط امروز هیچ کشوری از پرداخت یارانه مستثنی نیست؛ اما متاسفانه در ایران عمده پرداخت یارانه ها در جهت ترویج فرهنگ مصرف گرایی و رضایت مصرف کنندگان پرداخت می شود. بر اساس روند فعلی پرداخت یارانه ها، هر کس بیشتر مصرف کند ، بیشتر یارانه دریافت می کند. این در حالیست که در جهان امروز پرداخت یارانه ها در جهت حمایت از تولید و امکان رقابتی کردن تولیدات در بازارهای جهان و نهایتا بهبود صادرات صورت می گیرد .

4-از نکات مهم دیگر که همواره اقتصاد ایران را تحت تاثیر خود قرار داده؛ دلال بازی و اقتصاد زیرزمینی است . اصولا فرآیند دلال بازی در جهت کسب منفعت بیشتر و فرار از پرداخت حقوق عمومی صورت می گیرد. دلال بازی امروز از حد متعارف خود در کشور خارج و به یک بحران و آسیب جدی به خصوص در حوزه تولید تبدیل شده است.

5-بی توجهی مردم به فرهنگ صرفه جویی و مصرف بیش از حد انرژی، مواد غذایی و .... در کنارتوجه بیش از حد به لوکس گرایی و اشرافیت، منابعی هنگفتی از کشور هر روزه به استهلاک کشانده ، همین موضوع بار اضافی را به اقتصاد مملکت تحمیل می کند.

6-پایین بودن نرخ بهره بروری در حوزه های مختلف اقتصاد کشور نیز به یک بحران نهفته تبدیل شده؛ که کمتر ذهن کسی را به خود مشغول می کند. بر اساس آخرین آمار نرخ بهره وری نیروی کار در ایران کمتر از 25 دقیقه در روز است. این در حالیست که متوسط این نرخ در دنیا 5/5 ساعت است. ضمن اینکه ما کمتر توجهی به نرخ بهره وری در تکنولوژی ، انرژی و .... داریم. این موضوع باعث شده که هزینه های تولید در کشورما به شدت افزایش یابد و یک تولید کننده بایستی حجم قابل توجهی از هزینه های خود را به حقوق و دستمزد، استهلاک تکنولوژی اختصاص دهد.

7-شش مورد فوق نشان می دهد که اصولا کشور از داشتن یک برنامه ریزی راهبردی و استراتژیک همه جانبه برای غلبه بر چالش های موجود خود محروم مانده است. نظام برنامه ریزی کشور عمدتا آرمانگرا و بدون توجه به واقعیت موجود کشور است؛ ضمن اینکه به همه ابعاد توسعه کشور توجه نمی کند. امروز بسیاری از کارشناسان ، تدوین و اجرای برنامه های 5 ساله توسعه -که تاکنون 4 برنامه عملیاتی شده – را ناموفق ارزیابی می کنند.

8-افزایش نرخ تورم به عنوان مهمترین شاخص ارزیابی نابسامانی اقتصاد کشور عمدتا از طریق هفت عامل یاد شده فوق بروز می کند و ما به ناگاه شاهد افزایش نرخ تورم از 16 درصد به 32 درصد هستیم.

اگر فاکتورهایی چون تاثیرات اقتصاد جهانی، تحریم های اقتصادی، وجود رقبایی چون چین، وجود قوانین سازمان تجارت جهانی و مواردی از این دست را در نابسامانی اوضاع اقتصادی کشور حذف کنیم، با حسابی سرانگشتی باز هم شاهد ادامه این روند خواهیم بود.

رسیدن به توسعه ای پایدار و رفاه اجتماعی در گرو عزمی ملی است. این موضوع را بایستی همه مردم، دولتمردان، قانونگذاران و ناظران دنبال کنند. نمی توان تنها از یک طبقه توقع ایجاد توسعه پایدار را داشت. بلکه ضروری است همگان خود را در رشد اقتصادی کشور شریک بدانند.

 


آغوش توسعه فارس ، گشوده می شود

ارسال  شده توسط  سیمرغ در 87/9/30 8:31 صبح

آغوش توسعه فارس ، گشوده می شود

سعید نظری ..........................................

پس از سالها امید وانتظار ، امروز کلنگ عملیات اجرایی راه آهن شیراز به بوشهر از محل بندامیر زرقان به زمین می خورد ؛تا استان فارس ، آغوش خود را به توسعه بگشاید و افق های توسعه در مهد تمدن ایران اسلامی نمایان شود.

برخی آمار و ارقام و البته نظر کارشناسان نشان می دهد؛ یکی از عوامل عقب ماندگی فارس در چند دهه گذشته،عدم دسترسی این استان به حمل ونقل ریلی است.

اهمیت راه آهن در توسعه هر منطقه ای ناشی از ارزانی آن نسبت به حمل ونقل هوایی و جاده ای است.

 

 

اگرچه در گوشه هایی از تاریخ ایران زمین می خوانیم که نخستین بار در زمان ، پهلوی اول ، کارشناسان خارجی بحث عبور نخستین خط آهن کشور از مسیر بوشهر به شیراز ، اصفهان ، تهران و شمال کشور توصیه کردند؛ اما سیاست ها و منافع  استعمار پیر، رضاشاه را واداشت تا تن به راه آهن غرب یعنی آبادان ، خرمشهر ، اهواز به مرکز کشور دهد و از این طریق ، فارس محروم ماند . پس از انقلاب اسلامی نیز میل چندانی در مدیران کشور برای احداث این خط مشاهده نشد تا اینکه در دور دوم دولت اصلاحات و با فشار مدیران استانی، عملیات احداث راه آهن شیراز ، اصفهان در اوائل سال 84 کلید خورد؛ و ادامه کار به مدیران دولت نهم وانهاده شد.

نگارنده همچنان اعتقاد دارد؛ اگر راه آهن شیراز به اصفهان تا پایان دولت نهم به سر انجام برسد ، فارسیان را بس؛ شواهد هم بیانگر این موضوع است.

حال شاهد تلاش دولت نهم برای آغاز عملیات اجرایی راه آهن شیراز به بوشهر با مشارکت 50 درصدی وزارت نفت هستیم؛که البته ما را به منطقه پارس جنوبی نیز متصل می کند.

این راه آهن که بندر بوشهر را از طریق شیراز به مرکز و شمال کشور متصل می کند، یقینا زمینه ساز توسعه فارس در دو بخش بازرگانی و صنعتی خواهد بود.

نبود خط ریل در سالیان گذشته ، عملا هزینه های حمل و نقل در تولید را در فارس افزایش می داد؛همین نکته سبب می شد که سرمایه گذاران دولتی و خصوصی ، خارجی و داخلی، رقبت چندانی برای سرمایه گذاری در این استان از خود نشان نمی دادند؛ لذا از این جهت احداث این خط آهن، یکی از مهمترین زیر ساخت های توسعه فارس به شمار می رود؛ خصوصا اینکه دسترسی فارس را به آبهای آزاد خلیج فارس و از طرف دیگر به مرکز کشور آسان تر و ارزانتر می کند.

مزیت دیگر وجود منطقه پارس جنوبی – عسلویه –  در همسایگی فارس است ؛ که با وجود این خط آهن، هزینه سرمایه گذاری را به شدت در فارس کاهش می دهد؛ این در حالیست که فارس از مزیت های بی نظیری چون نیروی انسانی متخصص، دانشگاههای برجسته، مراکز درمانی توانمند، اقلیم مناسب، فرودگاههای بین المللی شیراز و لارستان و لامرد، مراکز گردشگری و اقامتی خوب، دسترسی به شبکه زیرساخت های مخابراتی و ارتباطی کشور و دهها مزیت دیگر برخوردار است.

در چنین شرایطی وجود حمل و نقل ریلی نیز می تواند؛ روند سرمایه گذاری در این استان پهناور را تسریع بخشد.

در چنین اوضاعی برای دسترسی به شتاب مناسب در توسعه، در گام نخست، مدیران استان بایستی با رصد کردن روند تخصیص اعتبارات راه آهن و نیز توانمندی و اقدامات پیمانکاران آن – آنچنان که تاکنون صورت گرفته - هرچه سریعتر مردم فارس را به شنیدن سوت قطار مهمان کنند. 

اما احداث راه آهن پایان کار نیست؛ متاسفانه شرایط فرهنگی ، استان فارس چندان با حضور سرمایه گذار، سرسازگاری ندارد؛ حال که این استان به زیرساخت های مهم توسعه دست می یابد؛ باید با روی خوش به استقبال سرمایه گذاران برویم.

دعواهای اخیر برسر پروژه بین الحرمین، نمونه ای از دهها بداخلاقی با سرمایه گذاران است؛ که بایستی از همین الان تکلیف خودمان را روشن کنیم که آیا سرمایه گذار می خواهیم یا نه؟ دعوت از سرمایه گذار هم آداب خاصی دارد که اگر رعایت نکنیم؛ راه به جایی نمی بریم.  

 سوق دادن سرمایه داران به امور تولیدی و صنعتی نیز از دیگر ضرورت های است؛ که برنامه ریزان استان باید مدنظر داشته باشند. این در حالیست که عمده سرمایه گذاریهای چند سال اخیر در فارس در حوزه مسکن رخ داده است. بنابراین نگارش و تدوین طرح توسعه صنعتی استان که در دو دهه گذشته و در هر دو دولت اصلاح طلب و اصولگرا فقط شعار آن سر داده شد؛ از نیازهای ضروری است. طرحی که مورد اجماع هم نیروهای استان باشد که فردا با تغییر مدیران و دولت ها، سلائق بر آن حاکم نشود.


بچه های غدیر ، حکومت را برای مردم می خواهند نه بر مردم!

ارسال  شده توسط  سیمرغ در 87/9/26 12:1 عصر

بچه های غدیر ، حکومت را برای مردم می خواهند نه بر مردم!

سعید نظری........................................

تقریبا همه ما با جریان غدیر خم آشنا هستیم؛ اینکه در آخرین روزهای عمر رسول اکرم و پس از انجام فریضه حج الوداع ، آیه شریفه «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی ...» نازل شد و محمدبن عبدالله (ص) پس از 23 سال تلاش در راه گسترش شریعت اسلام ، ماموریتی الهی یافت ؛ تا علی بن ابیطالب ، پسر عم و داماد خود را به خلافت برگزیند. بنابراین در محلی به نام غدیرخم ، حدفاصل مکه و مدینه ، دهها هزار نفر از مسلمانان بازگشته از حج ابراهیمی را گرد هم آورد تا آنان را ولایت علی فراخواند؛ اطاعت از علی را هم سنگ اطاعت از خدا و رسولش ارج گذاری کرد.

اما واقعه غدیر که از منظر تمامی فرق اسلامی در آن هیچ شکی و تردیدی جایز نیست؛ سرآغاز پویش و پایشی سترگ در جهان اسلام شد که به رغم گذشت بیش از یک هزار و 400 سال از آن ، همچنان غدیر و رخدادهای پس از آن نیازمند واکاوی محتوایی است ؛ که در این مجال کوتاه به یک مورد  اشاره می کنیم.

در واقعه غدیر اگر چه ، رسول اکرم (ص) حکم الهی را اجرا کرد ؛ اما مردم ، مهمترین رکن غدیر هستند.

تاریخ صدر اسلام نشان می دهد که گاهی پیامبر ، برخی دستورات خدا را به جمعی محدود ابلاغ می کرده اما غدیر، تنها رخدادی است که با حضور گسترده مسلمانان اتفاق می افتد و نبی خدا در آن از مردم مشارکت می جوید و برای علی بیعت می گیرد.

مردم هم یکایک با علی بیعت کرده و ندای «بخم بخم یا علی » سر می دهند . در تاریخ آمده است که حتی زنان حاضردر این روز نیز برای بیعت با علی ، تک تک ، دستان خود در جریانی از آب قرار داده و با علی هم داستان می شوند .

وجود مردم در این رخداد تاریخی نشان می دهد که از منظر اسلام هم ، حتی با وجود حکمی الهی ، رکن اصلی ، حکومت داری را مردم تشکیل می دهند و حکومت و حاکمیت بدون مردم در اسلام معنا پیدا نمی کند.

اهمیت مردم در دیدگاه سیاسی اسلام، زمانی قابل درک وفهم است ؛ که بدانیم مخالفان علی ، تنها چند ساعت پس از رحلت رسول اعظم ، در سقیفه بنی ساعده ، رای و نظر مردم را به سمت ابوبکر تغییر می دهند.

بدین قرار ، مخالفان هم در نخستین گام ، با شناخت دقیق از دیدگاه سیاسی اسلام در خصوص توجه به رای و نظر مردم در معادلات حاکمیتی ، سعی می کنند ، مردم را ولو با فریب و خدعه با هم همراه سازند.

انحصار طلبان و خودکامگان به اصطلاح مسلمان ، پس از مرگ ابوبکر و پایان خلافت یک ساله او ، بر روی نام مردم در معادلات سیاسی ، خط قرمز می کشند و با اعمال فرآیندهای نظارتی به بهانه مصلحت اندیشی ، علی (ع) را برای 25 سال خانه نشین می کنند. اما خانه نشینی علی ، همانا خانه نشینی مردم بود.

اینجاست که بیان شریعتی عینیت پیدا می کند که «به بهانه مصلحت ، حقیقت ار ذبح شرعی کردن».

در جریان انتصاب عمر و عثمان خلفای دوم و سوم، به راستی ، انحصارطلبان و خودکامگان با طرحی شیطانی که خدعه اموی آن را طراحی کرده بود ؛ مردم را خانه نشین کردند. رای و نظر مردم به فراموشی سپرده شد و تصمیمات ، پشت درهای بسته و در شرایطی به شدت نظارتی اتخاذ می شد؛ در این میان ، مردم فقط برای بیعتی نهایی فرا خوانده می شدند.

اما پس از گذشت 25 سال از خانه نشینی علی و مردم ، این بار مردم بودند که حکم خدا برای خلافت علی را اجرا کرده و با تجمع در مقابل خانه علی ، او را به پذیرش خلافت دعوت کردند.

علی هم آنچنان که می دانیم ، درخواست مردم را شرط پذیرش خلافت دانست و البته اجرای عدالت.

شرط وجود مردم در تصمیمات حاکمیتی ، رکن اساسی در فلسفه سیاسی اسلام است که گاهی در برابر انحصارطلبی و خودکامگی به فراموشی سپرده می شود.

واقعه غدیر بدون شک بیان اهمیت مردم در دیدگاه پیامبر اسلام است. حکمی هر چند الهی در زمینه حکومت داری ، حتما باید به تایید مردم برسد و مردم آن را بپذیرند.

حکومت در اسلام بدون پذیرش مردمی ، مشروعیت خود را از می دهد و نمی توان با روز شمشیر و نظارت استصوابی و خط کشی های اموی و هاشمی برای آن مشروعیت کسب کرد.

مشروعیت حاکم اسلامی را مردم تعیین می کنند ؛ هرچند که این مردم گاهی در طوفان خدعه و فریب ، راه خود را گم کنند.

غدیر خط بطلانی بر مصلحت اندیشی ها و خود بزرگ بینی ها بود.

غدیر خط بطلانی بود بر آنان که سعی می کردند با قبضه ارزشهای ساختگی و بعضا پوشالی ، مردم را از صحنه تصمیمات دور سازند.

در فرهنگ غدیر مظلومیت مردم وعلی توامان با هم تعریف می شود و فاطمه ، نخستین شهید راه غدیر ، همواره بر مظلومیت هر دو اشک ریخت.

عاشقان فرهنگ غدیر علی را در کنار مردم و مردم را در کنار علی می خواهند.

بچه های غدیر از مردم و با مردمند و حکومت را برای مردم می خواهند نه بر مردم!


<      1   2   3   4   5   >>   >