تعاون، رسمی برافتاده!

سعید نظری................................................

در نگاهی به متون اسلامی موجود، «تعاون» یکی از ارکان اساسی اقتصاد اسلامی به شمار می‏رود تا آنجا که حتی آیاتی از کلام الله مجید و بخش اعظمی از احادیث و روایات را به خود اختصاص داده است.

اهمیت جایگاه تعاون در اقتصاد اسلامی باعث شد که در سال 58 طراحان قانون اساسی جمهوری اسلامی، 25 درصد اقتصاد کلان کشور را به تعاون اختصاص دهند و اصل 44 قانون اساسی رژیم جمهوری اسلامی را ملزم کند که در کنار بخش‏های عمومی، خصوصی و دولتی، نگاهی ویژه به تعاون داشته باشد.

 

اینکه ماهیت تعاون چیست؟پاسخ به این سوال مجالی کامل‏تر می‏طلبد اما 30 سال است که از تعاون می‏شنویم و هفته تعاون! ولی آیا تصوری بیش از یک فروشگاه مصرف کارکنان فلان سازمان در ذهن مخاطب متبادر می‏شود؟ آیا تصویری بیش از یک شرکت ورشکسته عمرانی و مسکن‏سازی با مدیرانی متواری را می‏توان درک کرد؟

در طول 30 سال پس از انقلاب آنچنان که انتظار بود فرهنگ تعاون بر مبنای خردجمعی و جذب مشارکت و سرمایه‏های مردم  متأثر از دخالت‏های صریح دولت در کشور نهادینه نشد. علاوه بر این استقرار اقتصاد مبتنی بر مکاتیب شرق و غرب نیز نتوانست در ایران پس از انقلاب، فرهنگ تعاون را در خود جذب کند.

نبود قوانین منسجم و متناسب با مقتضیات روز اقتصاد جهانی و تعریف نامتناسب با رشد جهانی اقتصاد بخش تعاونی را همچون دیگر بخش‏های اقتصادی کشور تحت تاثیر قرار داد. ضمن اینکه حمایت‏های پفکی دولت به جای توجه به اصول ریشه و اساسی فرهنگ تعاون، باعث چاق شدن هیکل تعاونی‏ها و کم شدن قدرت تحرک این اصل مهم در اقتصاد کشور شد.

پس از سالیان با تصویب و ابلاغ سیاست‏های اصل 44 بار دیگر به حوزه تعاون هم توجه شد تا بلکه این حوزه بتواند به 25 درصد سهم خود در اقتصاد دست یابد اما به رغم گذشت 4 سال از ابلاغ این سیاست‏ها همچنان بخش تعاونی کمتر از 5 درصد سهم اقتصاد را در اختیار دارد و در واقع نمی‏توان انتظار داشت با شرایط فعلی، اقتصاد تعاونی در 10 سال آینده هم بتواند به جایگاه واقعی خود برسد. شاید نیازمند تحول جدی در قانون ساختار و فرهنگ جامعه باشیم.

امروز کشور برای فعال سازی اقتصاد تعاون نیازمند باز تعریف مجدد از تعاون متناسب با اقتضای جهانی و رقابت پذیر کردن اقتصاد تعاونی است. کاهش دخالت دولت در امور تعاونی و حتا تعطیلی وزارت تعاون می‏تواند در سرعت بخشیدن به رشد تعاونی‏ها بیش از هر چیز موثر باشد، خصوصاً آنکه می‏توان با تقویت اتاق تعاون و واگذاری امور نظارتی و سیاستگزاری‏ها به بخش تعاون زمینه نهادینه کردن فرهنگ تعاون را در جامعه فراهم کرد. اما بیش از هر چیز اقتصاد امروز ایران برای درک معنا و مفهوم عملی تعاون نیازمند تجدید نظر در ساختار قوانین کشور است. به ویژه آنکه تعاریف و ساختار فعلی نمی‏تواند اقتصاد تعاونی را در  شرایط رقابتی اقتصاد فعال سازد و بیش از آنکه محرک باشد، دست و پاگیر است.

 

اگر چه قانون تسهیلات متفاوتی را برای رونق بخشی تعاون در نظرگرفته اما در کنار آن قوانین سخت و دست پاگیر تمایل فعالان اقتصادی به بهره گیری از ساختار تعاونی را به شدت کاهش داده تا آنجا که رشد شرکت‏های سهامی و یا حتا فعالیت‏های فردی در حوزه اقتصاد بیش از مسیر تعاونی است.

به هر حال آنچه امروز وجود دارد جز نامی از تعاون نیست و رسم آن برافتاده است.