نگاهی به الگوی مصرف در بخش کشاورزی

غلامحسین جهانگیر ،

عضو انجمن کشاورزان خبره و پیشرو شهرستان مرودشت............................................

 با بروز پدیده تکرارپذیر خشکسالی در سالیان اخیر و افزایش میزان بهره‏برداری از ذخائر و تهدید و تحدید منابع آب، اصلاح الگوی مصرف آب ضرورتی انکارناپذیر برای امروز کشور است که متأسفانه به رغم همه سفارشات، شواهد و تأکیدات به دلیل درک غلط از شرایط موجود و نهایتاً نبود اراده جدی در مردم و مسئولان، همچنان با شرایطی بحرانی در مصرف آب روبرو هستیم و می‏توان اذعان کرد که هیچ‏گونه اصلاح و تغییری نسبت به گذشته صورت نگرفته است.

مسأله اصلاح الگوی مصرف آب در حوزه کشاورزی را می‏توان در 3 بخش تولید، مصرف و سیاست‏گذاری‎ها دنبال کرد که متأسفانه هر 3 بخش یاد شده در شرایط بی‏تفاوتی نسبت به این تهدید ملی قرار دارند که به اختصار در مورد آنان در ادامه بحث می‎شود.

 

 

الف ــ تولید و تولیدکننده:

تأکید بر ادامه استفاده از شیوه‏های سنتی، پراکندگی گسترده و نامناسب مزارع در ابعاد مختلف، استفاده از نهاده‏های نامرغوب به خصوص بذر، بی‏توجهی به مواردی همچون  روش‏های بهینه مدیریت مزرعه یا باغ و تجهیز و نوسازی مزارع و نیز اصلاح سطوح زیر کشت ناشی از عدم وجود نقدینگی و ناتوانی مالی کشاورزان، پیش‏بینی‏های غیرعلمی از نیاز بازار و انجام کشت بر اساس این نوع پیش‏بینی، پائین بودن سطح تحصیلات عمده کشاورزان و عدم استقبال از برنامه‏های ترویجی باعث شده که کشاورزان در مسیر تولید چه در مزارع زیر دست سدها و چه در دشت‏های بهره‏بردار از منابع زیرزمینی در هر فصل کشاورزی حجم باور نکردنی از منابع آب را از دسترس خارج کرده و باعث اتلاف منابع شوند.

عملکرد کشاورزان در سالیان اخیر نشان می‏دهد، ضمن آنکه کمتر اراده‏ای برای اصلاح الگوی مصرف در آنان وجود دارد، با رویکردی غیرعملی و حتی غیرتجربی و تنها بر اساس تصمیمات سلیقه‏ای از روش‏ها و شیوه‏هایی استفاده می‏کنند که عمدتاً نتیجه القا سیاست‏های دولت در تعامل با کشاورز است و نتیجه‏ای جز اتلاف همه منابع ندارد که آب هم جزئی از آن است.

در کنار همه موارد یاد شده باید به عدم تأمین کشاورز از درآمد یک‏سال تلاش در مزرعه ـ ناشی از وضعیت اقتصادی کشور ـ نیز اشاره کرد که بیش از هرچیز کشاورزان را در ورطه‏ای از بی‏برنامگی قرار می‏دهد و امکان اصلاح شیوه‏های کاشت، داشت و برداشت را تقریباً برای کشاورزان غیرممکن می‏کند.

 

ب ــ سیاست‏ها و سیاست‏گذاران:

ارزیابی‏ها از مجموع سیاست‏های اتخاذ شده  دولتی در 30 سال گذشته در حوزه کشاورزی نشان می‎دهد که این نوع سیاست‏ها کمتر در مسیر اصلاح الگوی مصرف بوده و بیشتر به رفع نیازهای داخلی می‏اندیشد.

سیاست‏های اتخاذ شده را بایستی در 2 حوزه سیاست‏های فنی و اقتصادی ارزیابی و بررسی کرد.

1ـ سیاست‏های فنی:

مجموع سیاست‏هایی که در حوزه کاشت، داشت و برداشت در مزارع و باغات اتخاذ می‏شود، را سیاست‏های فنی می‏نامیم.

عمده این سیاست‏ها متوجه تأمین نیازهای مصرف کننده است و کمتر به سیاست‏های تأمین و جایگزینی منابع کشور اندیشیده شده است.

در سیاست‏های نخست با چالش بزرگ «عدم ارزیابی به موقع» روبرو هستیم.

در چنین شرایطی وجود برخی سیاست‏های ناصواب در سالیان متمادی منابع گسترده‏ای از کشور را اتلاف می‏کند و در عین حال هیچ ارزیابی صحیحی نیز از آن  صورت نمی‏گیرد، در کنار این موضوع بدلیل گستردگی کشور و تنوع اقلیمی، اتخاذ سیاست‏های یک رویه در تمامی مناطق، بعضاً چالش‎های جبران‎ناپذیری را برای منابع کشور به همراه دارد.

علاوه بر این عدم تأمین کشاورزان از درآمدهای یک‎سال تلاش باعث می‏شود که عمده کشاورزان به سختی به اجرای سیاست‏های فنی مؤثر در مزارع و باغات خود تن دهند.

2ـ سیاست‏های اقتصادی:

عدم همراهی سیاست‏گذاران بخش‏های دیگر به خصوص حوزه بازرگانی و صنعت با اقتصاد کشاورزی همه ساله  به رغم تلاش گسترده کشاورزان و تولید محصولات شاهد اتلاف حجم بالایی از این محصولات به 3 دلیل عدم وجود راهکارها و زیرساخت‏های توانمند صادراتی، واردات بدون توجه به تولیدات داخلی و عدم وجود صنایع تبدیلی مرتبط هستیم.

بحران چای، برنج، سیب‏زمینی، پیاز، پرتقال، سیب و ... نمونه‏ای از سیاست‏های اتلاف منابع به ویژه آب در سالیان اخیر است که متأسفانه کشاورز مجبور است حجم گسترده‏ای از محصولات خود را به دلیل همین سیاست‏های ناصواب از بین برده و یا در انبار خرید تضمینی دولت معدوم شوند.

نکته دیگر سیاست‏های ناکارآمد حمایتی مثل بیمه محصولات، خرید تضمینی، اعتبارات مرتبط با حوادث مثل خشکسالی و توزیع نهاده‏های یارانه‏ای است که معمولاً دولت در جهت تقویت بخش کشاورزی اعمال می‏کند اما ارزیابی‏ها در این بخش هم نشان می‏دهد که این سیاست‏ها نیز نه تنها به تقویت بخش کشاورزی کمکی نکرده بلکه اتلاف منابع و فرصت از دست رفته در آن بیش از دیگر بخش‏هاست.

بررسی توزیع بیش از 330 میلیارد تومان خسارت خشکسالی سال گذشته در بین کشاورزان استان فارس نشان می‎دهد که این نوع سیاست‏ها نه تنها نتوانسته نظر کشاورزان را جلب کند بلکه علاوه بر تقویت شائبه رانت‏خواری، منابع گسترده‏ای از استان را نابود کرد در حالیکه همین منابع می‏توانست در طی چندسال با تجهیز رایگان همه اراضی زیر کشت استان به شیوه‏های نوین آبیاری و یا اجرای طرح‏های آبخیزداری، مانع از دست رفتن منابع زیرزمینی شود.

 

ج ــ مصرف و مصرف‏کننده:

نکته آخر در بحث اصلاح الگوی مصرف آب بررسی شبکه توزیع محصولات کشاورزی و رفتار مصرف کنندگان است.

متأسفانه وجود شبکه سنتی میادین میوه و تره‎بار و میوه فروشی‏های فعلی حتی بدون توجه به وجود دلالان و واسطه‏ها، در کنار ضعف شدید صنایع بسته‏بندی و تبدیلی بر شدت اتلاف منابع و تولیدات نهایی بخش کشاورزی افزوده است.

علاوه بر این نوع رفتار مصرف کنندگان و عدم توجه شهروندان به چگونگی تولید محصولات کشاورزی و حجم منابع به کار رفته در تولید نشان می‏دهد که متأسفانه جامعه ایرانی همچنان از ضعف فرهنگ مصرف به دلیل عرضه ارزان محصولات کشاورزی رنج می‏برد.

 

 

د ــ نتیجه نهایی:

بر اساس آنچه گفته شد اصلاح الگوی مصرف نیازمند سیستمی فراگیر و پیوسته و مستمر در سه بخش یاد شده است.

سیاست‏های کلان اقتصادی کشور باید با همسو سازی تصمیمات اتخاذ شده زمینه تولید و عرضه بهینه محصولات و افزایش صادرات محصولات را فراهم کند.

 کشاورز که در 30 سال گذشته تحت تأثیر سیاست‏ها و رفتار دولتیان نتوانسته به الگویی مؤثر در مصرف منابع خصوصاً آب دست یابد، نیازمند همراهی و همکاری محققان و مراکز پژوهشی است تا بدور از سلائق و اراده‏های سیاسی و تنها بر مبنای علم و تجربه رفتار خود را اصلاح کند.

به این ترتیب فعال سازی و همراه‏سازی مراکز پژوهشی و دانشگاهی و پژوهشگران ضرورتی جدی در حوزه بهینه سازی مصرف منابع است.

تقویت کمک‏های فنی دولت به کشاورزان بر مبنای تحقیقات و پژوهشی‏های ملی و منطقه‏ای از دیگر راهکارهایی است که می‏تواند منابع سرمایه‏ای را به صورت هدفمند در جهت اصلاح الگوی مصرف آب قرار دهد. علاوه بر این کمک‏های فنی بر این مبنا، می‏تواند به با صرفه‏سازی کشاورزی و تأمین زندگانی کشاورزان کمک کرده و عملا انگیزه اصلاح رفتار را در آنان تقویت کند.  

در پایان لازم است یاد آور شویم بیان مطالب فوق می‏تواند راهگشای مسئولان و فعالان عرصه کشاورزی باشد و امیدواریم با تشکیل جلسات و کارگروه‏های کاری در آینده با حضور تولیدکننده و سیاست‏گذار زمینه ارتقا رفتار همگان جهت بهره‏برداری منطقی و بهینه از منابع فراهم شود.