نخستین کتابی که خریدم

سعید نظری.........................

اواسط دهه 60 بود که در بحبوهه جنگ و دفاع مقدس، با سواد شدم و توانستم بخوانم و بنویسم؛ در شرایطی که مسائل ناشی از جنگ بر همه ابعاد زندگی مردم سایه افکنده بود و پیروزی در جنگ به دغدغه اصلی سیاست‏گذاران تبدیل شده بود اما کمترین حساسیت‏ها به حوزه فرهنگ مکتوب به خصوص کتاب وجود داشت، در عنفوان کودکی برای نخستین بار از یک کتابفروشی در چهارراه حافظیه، اولین کتاب را خریدم؛ «داستان‏های خوب، برای بچه‏های خوب» کتابی با جلدی نارنجی رنگ و مملو از داستان‏های کوتاه با رنگ و بویی ایرانی و اسلامی...

و از آن پس با کتاب انس گرفتم و هر بار در مدرسه و هر محفلی، داستانی از این کتاب را نقل می‏کردم تا اینکه به دوران نوجوانی رسیدم و از این پس اثر «مهدی آذریزدی» را به دیگران امانت می‏دادم تا دیگران هم این کتاب را بخوانند.

 

بعدها در تلویزیون دیدم که صاحب این اثر، هم خود درد درس و مکتب داشته و از بر محرومیت با شاگردی در کتابفروشی، باسواد و نویسنده شده است.

حالا مهدی آذریزدی رخ در نقاب خاک کشیده و حوزه کتاب کودک ونوجوان، محروم‏تر از گذشته، چشم به آینده دوخته تا آذریزدی دیگر متولد شود.

کار در حوزه کتاب کودک در ایران به خصوص در سالیان پس از انقلاب بیش از هر زمان دیگری مغفول مانده است و ترسی نامعلوم را در مؤلفان و نویسندگان شاهدیم که نگارش در حوزه کتاب کودک و نوجوان را کسر شأن خود می‏دانند، شدت این ضعف درحدی است که شاید نتوان نام چند کتاب و نویسنده موفق این حوزه را منتشر کرد.

مرگ مهدی آذریزدی، بیش از هر زمان دیگر زنگ خطر ادبیات کودک ونوجوان را به صدا درآورد. امروز نگارش در این حوزه به جسارتی روشنفکرانه نیاز دارد تا با ساختارشکنی راهی را باز کند که زمینه‏ساز ارتقا فرهنگ کتاب در جامعه ایرانی باشد. بی‏شک وجود آثار فاخر در حوزه کودک و نوجوان مهم‏ترین و مؤثرترین سرمایه‏گذاری در حوزه کتاب است که البته ضعف همین موضوع مهمترین چالش حوزه فرهنگ کتاب در ایران به شمار می‏رود.

وجود آثار غنی کهن در زبان و ادبیات فارسی راه را برای کار در این حوزه آسان‏تر می‏کند اما متأسفانه در این راه کمترین کوشش و تلاش صورت می‏گیرد.

مهدی آذریزدی، پیشکسوت و بنیانگذار ادبیات کودک در عصر معاصر توانست با بازخوانی متون غنی کهن ادبیات فارسی زمینه استفاده چندین نسل را از آثارش فراهم کند. در آثار او توجه به فرهنگ غنی ایرانی ـ اسلامی موج می‏زند اما به نظرم همچنان آثارش در جامعه مهجور باقی مانده و جز اهالی آشنا به فرهنگ و کتاب، کسی سراغی از این آثار نمی‏جوید این درحالیست که این آثار بایستی جزیی از زندگانی کودکان و نوجوان امروز باشد، آنچنان که پوشیدن لباس و تفریح و شرکت در کلاس‏های متعدد آموزشی جزیی از زندگانی آنان شده است.

یاد استاد مهدی آذریزدی را پاس می‏داریم.