آیا اصولگرایان فارس خود را از داشتن رسانه بی نیاز می دانند؟

 

این روزها بحث تعطیلی روزنامه سبحان تنها روزنامه وابسته به جناح اصولگرا بیش از پیش نقل محافل مطبوعاتی است. اینکه چرا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ، آنهم در شرایطی که عملکرد دولت نهم به شدت جامعه را تحت تاثیر قرار داده و از شانس اصولگرایان برای پیروزی در انتخابات آینده کاسته و دولتمردان نهم بیش از گذشته به تبلیغ عملکرد خود نیاز دارد ، روزنامه سبحان دچار بحران مدیریت شده و سکته وار منتشر می شود؟

سبحان که در دولت اصلاح طلبان به صورت هفته نامه با گستره شهرستان لامرد مجوز گرفته بود ، پس از مدتی به گستره استان فارس و جنوب کشور و به شکل روزنامه تغییر شکل داد و به تنها روزنامه ای اصولگرای استان فارس تبدیل شد و با حمایت این جریان سیاسی توانست مدیر مسئول خود را روانه مجلس هفتم وهشتم شورای اسلامی کند و از طرفی به پایگاهی برای اندیشه راست تبدیل شد.

حالا محمدعلی حیاتی مدیر سبحان که با حمایت سرمایه داران هم شهریش ، سبحان را منتشر می کرد ، خود را بی نیاز از این رسانه دانسته و حاضر به پرداخت هزینه های این روزنامه نیست و از طرفی به نظر می رسد جریان اصولگرای فارس به دلیل نداشتن پشتوانه قوی منابع انسانی در عرصه مطبوعات و نیز ضعف شدید شکلی و محتوایی سبحان چندان حاضر به حمایت از این روزنامه نیست .

انتشار بولتن های محفلی مثل « گزیده اخبار» توسط یکی از نویسندگان سبحان با هزینه های کمتر و توزیع در گستره اعضای عالی رتبه اصولگرایان در فارس نیزاین تصور را ایجاد کرده که سیاستگذاران اصولگرایان در فارس خود را بی نیاز از مطبوعات بدانند.

اصولگرایان فارس از دو نوع رسانه دیگر یعنی صداوسیما و منابر نیز بهره می گیرند که احساس کنند ، نسبت به روزنامه بی نیاز هستند.

شبکه 5 تلویزیون و رادیو استان فارس و نیز راه اندازی برخی رادیوهای جوان محلی شهرستانی در این استان این امکان را برای اصولگرایان فراهم کرده که بیشترین تبلیغات رسانه ای را در اختیار داشته باشند. به گونه ای که گاهی اعتراض هم کیشان خود را بر می انگیزد . به طور مثال بولتن محفلی گزیده اخبار در آخرین شماره خود به شدت برنامه بازتاب را به باد انتقاد گرفته و آن را برنامه ای درجهت توجیه ضعف مدیران دولت نهم در فارس بر شمرده است. برنامه ای که در دولت اصلاحات با هدف تخریب تلاش ها آغاز شد.

واکنش جریان اصولگرایی به برنامه های صدا وسیمای فارس نشان می دهد که رسانه ملی نتوانسته نیاز تبلیغاتی این جریان سیاسی را برطرف سازد . نه اینکه رسانه ملی در فارس بی طرفانه عمل کرده باشد ، بلکه در راستای منویات اصولگرایان نتوانسته به تبلیغ آنها و تخریب جریان مقابل بپردازد و این از ضعف برنامه سازان و مدیران صدا و سیما ناشی می شود.

نگاه دوم اصولگرایان متوجه طیف وسیع وحانیون و منبرهای مساجد است که در شرایط مختلف به عنوان یک آلترناتیو اجتماعی به ساماندهی مردم پرداخته و نتایج مورد نظررا حاصل کنند.

به گفته شیخ علیرضا حدائق مشاور امورروحانیون استاندار فارس در سفر اخیر رئیس مجلس به شیراز در 2 سال اخیر قریب به 11 میلیارد تومان از سوی استانداری فارس به مساجد و حسینیه ها پرداخت شده است.

این کمک هرچند در راستای حمایت از فعالیت های فرهنگی صورت می گیرد ، اما چندان بدون توقع نخواهد بود . این کمک ها البته در دولت های گذشته هم صورت می گرفت اما برای خود دارای حساب و کتاب خاصی بود و چندان اشتیاقی برای دولتی کردن مساجد دیده نمی شد و کمک ها به صورت یکسان و در قالب تخفیف هزینه های آب وبرق و... صورت می گرفت.

نکته دیگر این که در چند سال اخیر ، روحانیت شیعه حرکت خود را به سمت استقلال مجدد از دولت آغاز کرده و در بسیاری از موارد به مخالفان و منتقدان جدی دولت تبدیل شده اند. این مخالفت و انتقادات روحانیون نیز ناشی از انعکاس مشکلات عدیده جامعه در حوزه فرهنگ و اجتماع و اقتصاد است.

به هر حال جریان اصولگرای استان فارس که بیش از هر چیز به تجربه و ریش سفید بزرگان خود اتکا دارد ، در شرایط کنونی ترجیح می دهد سبحان تعطیل شود تا بخواهد از آن حمایت کند. در این میان روزنامه های ملی وابسته به این طیف یا مثل کیهان و رسالت و قدس هر روز با حجم انبوهی برگشتی روبرو هستند و یا روزنامه های ایران و جام جم دچار بحران مدیریت شده و هر روز رئیسی را تغییر می دهند و کسی نیست بر این حجم سرمایه های دولتی که در قالب روزنامه هدر می روند ، نظارت کند.

برخی هم معتقدند اصولگرااین با داشتن ابزارهای مختلف مثل دستگاه قضا ، شورای نگهبان و ... چندان به افکار عمومی احتیاج ندارند همانگونه که سوموزا دیکتار نیکاراگوئه خطاب به مخالفانش می گفت: شما آرا را دارید ، اما من شمارش آرا.