با سلام
خدمت اينا كه در اينجا از آقاي بهنام بستان طرفداري كردندبگم كه ايشان فقط يك دست نشانده آمريكايه كه براي تخريب اومده.اول در جلسات مثنوي خواني ايشان مي بينيد كه به عنوان خرد گرايي چه بر سر عرفان اسلامي مياره.دوم تطبيق مداركش با تاريخ سنگابور بودنش نشون ميده به اندازه كافي در دانشگاه بيخودش نبوده.معلوم نيست اونجا دنبال عياشي بوده يا كار ديگه. سوم اگه ميدونستين كه اون اتاق فكر فتنه و موسوي در شيراز بوده طرفداري نمي كردين.
چهارم دست نويسنده مقاله بال درد نكنه.